کد مطلب:321304 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:100

استناد به اینکه منظور از قیامت ظهور من یظهره الله حسینعلی بهاء و جواب از آن
بعد از آنكه مزخرفات او را ذكر كرده صاحب دلایل می گوید مقصود از قیامت ظهور من یظهره الله است و شرح هیجده نفس حروف حی و واحد بیانی از قبل عرض شد حال انصاف دهید افتخار كل به توحید است از صدر اسلام تا حالا به این تقدیس و تنزیه و علو و ارتفاع احدی توحید كرده جوهر كتب آسمانی و خلاصه و ثمره كتب حكما و عرفا و شیخ اجل و سید امجد ابجل اعلی الله مقامهم در این خطبه جمع است و زیاده این است سر حدیثی كه می فرماید در زمان حضرت موسی افتخار به سحر بود و در عصر حضرت عیسی (ع) به طب و در ایام اشراق نیر بطحا به فصاحت و بلاغت به او عصا و به حضرت عیسی احیاء اموات و به حضرت
رسول روح ما سواه فداه قرآن و این زمان افتخار كل به توحید و بیان تجرید است و به این علو و ارتفاع توحید كرده كه حقیقت كل عاجزند از آوردن به مثل آن و حال آنكه در پنج ساعت هزار بیت بر لسان و قلم مباركش جاری و البته علما و عرفا و حكما با فكر نمی توانند اتیان كنند و كتب كل موجود است بعد باز شرحی از اینكه معجز غیر از كتاب نیست و این مرد برخواست و با عزم راسخ ادعا كرد و كتاب آورد و تمجیداتی از او و اینكه نص بر میرزا حسین علی كرده و چه قدر محبت به او داشته و باز آخر اظهار عدم یقین خود را كرده است و معذلك با آنكه خداوند فرموده و لا تقف ما لیس لك به علم از عقب او رفته و منتهای سعی را در اغواء خلق دارد و این مطالب همه جواب داده شده است و حاجت به تكرار نیست اما این تعظیم و تكریمی كه از شیخ جلیل و سید نبیل می كند خداوند لعنت كند این جماعت را كه به مضمون این شعر می خواهند عمل كنند كه چنان با نیك و بد سر كن كه بعد از مردنت عرفی مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند والله كه هیچ دینی در دل ایشان نیست با مجوس می نشینند و مجوسی می شوند با نصرانی و یهودی مذهب آنها را دارند اسم اسلام را می برند كه مسلمین را رو به خود كنند نسبت به شیخ و سید اعلی الله مقامهما هم تعظیم می كنند محض اینكه اصحاب ما را رو به خود كنند ولی نسبت به مولای بزرگوار من اعلی الله مقامه و مولای دیگرم روحی فداه الحمدلله دیگر به نفاق هم اظهار دوستی نمی كنند و دلیل اینكه نسبت به شیخ و سید هم دروغ می گویند این است كه مولای من در رساله كه به امر شاه شهید طاب ثراه در رد باب نوشته اند مرقوم فرموده كه خود میرزا علی محمد در معرفت اسم قدوس در مرتبه اول سوره نازل كرده و در آن سوره این مزخرفات را میسراید كه من الیوم الذی قری علیكم كتاب ربكم كتاب البیان حرمنا علیكم یا حروف كلمة البیان و مظاهر النقطة السائرة فی هویات الظهور الی تفسیر الزیارة و شرح الخطبه و كلما كتب الاحمد بیمینه والكاظم بیمیناه كما حرمنا علی الذین من قبلكم النظر الی عورات امهاتكم و ان هذا من فضلنا علیكم و علی الناس لعلهم یحذرون قل لو انتم تنظرون الی حرف مما حرمنا علیكم علی قدر لمحة البصر او ما هو اقرب لیحجبنكم الله عن مشاهدة من یظهره و هو یوم قیامتكم فاتقوا الله یا اهل البیان لعلكم تفلحون قل انظروا الی الذین تراسوا بعد هما فی الناس كیف انكروا امر الفرقان و كبتوا الی شطر الارض من غربها و شرقها ان الذكر لمجنون و ما جزاء الذین انكروا هذا الامر الا لیحجبهم عن نورنا هذا و فی یوم القیامة و اولئك عن امرنا لمن الغافلین بعد مزخرفاتی دیگر می گوید تا آنكه می گوید قل ان الاحمد والكاظم و الفقهاء لن یقدرون ان یفهموا و یتحملوا سر التوحید بافعالهم و كینوناتهم اذ هم اهل التحدید
و ما هم عندالله بعالمین تا آنكه باز می گوید یا اهل الذكر والبیان قد حرم علیكم الیوم بمثل ما حرمنا النظر الی اساطیر الاحمد والكاظم والفقهاء القعود والجلوس مع الذین اتبعوهم فی الحكم لئلا یضلوكم فتكونوا اذا لمن الكافرین و اعلموا یا اهل الفرقان والبیان انكم الیوم اعداء الدین اقتدوا بالأحمد والكاظم و هم لكم عدو و لیس لكم علی الأرض منهم و لا لهم منكم اشد عداوة و لقد القی بینكم و بینهم البغاء والشحناء و هو الله ربكم الرحمن قد كان بكل شی محیطا ربما یعامل مع عباده علیما حكیما فمن یخطر علی قلبه سبع سبع عشر عشر راس خردل من حب هؤلاء فلیذیقنهم یوم القیامة من یظهره الله بنار الیم این است فقرات مزخرفه سوره كه گفته و این جماعت كتمان می كنند محض اینكه قلوب ضعفا را به خود مایل كنند و والله كه اعتقاد این جماعت درباره خاتم و ائمه ما هم به همین منوال است و ابدا معتقد به ایشان نیستند ولی از ناچاری اظهار نمی كنند و الا كسی كه معتقد بصدق ایشان است این همه اخبار و آثار ایشان را چگونه انكار می كند خلاصه و اما آنچه گفته كه این زمان افتخار كل به توحید است اگر چه شبهه نیست كه حقیقت فخر به توحید است ولی مؤمن موحد همین كه توحیدش كامل شد خودبینی او زایل می شود و فخر نمی كند اما ملاحظه باید نمود كه اینگونه مطالب به حسب واقع نفس الامر است یا به حسب اشتهار میانه خلق شبهه نیست كه به حسب اشتهار میانه خلق است و الا كمال خوب به حسب واقع همیشه خوب بوده و هست این زمان هم شما تفحص كنید در میانه الاف الوف طلاب و ببینید كه از صد نفر بلكه هزار نفر یك نفر را می بینید كه در صدد تكمیل توحید باشد یا غیر از آنكه بعضی از ایشان چهار كلمه توحید از كتب كلامیه ملاحظه كنند و بعد بروند و اوقات خود را تمام صرف اصول و فقه نمایند دیگر چیزی در میانه ایشان هست و این ابناء الملوك را در غیر علم اصول فقه می گویند نه والله كه غیر از این چیزی نیست و اینكه یك جماعتی سعیشان در تكمیل توحید باشد دخل به امر عامه ندارد و از اینها گذشته كه هر قدر در این زمان تعمق در توحید داشته باشند خداوند از پیش در قرآن مجید سوره توحید و آیات سوره حدید و آیات دیگر را نازل فرموده كه تا ابدالدهر هر چه تعمق كنند بكنه آنها بر نمی خورند و خداوند به اكمل وجهی رفع حاجت آنها را فرموده و در چندین آیه تصریح فرموده است كه اگر جن و انس جمع بشوند و بخواهند مثل این را بیاورند نمی توانند بیاورند حالا شما توقع دارید ما دست از قرآن برداریم و مزخرفات شما را كه چنانكه بنص اخبار آل محمد (ع) دانستی همه اش كفر و شرك است بگیریم و ما توحیدی كاملتر از توحید محمد بن عبدالله (ص) در عالم نمی دانیم شما هم اگر بالفرض تابع او هستید و همانكه او فرموده می گوئید كه معجزی برای شما نیست زیرا كه او سبقت گرفته
است به بیان آن و اگر از آنچه او فرموده تعدی می كنید ما آن را كفر و شرك و زندقه می دانیم.